غضنفر و حیف نون لب رودخونه کله پاچه میشستن.
آب کله رو میبره.غضنفر برای کله علف تکون میده!
حیف نون بهش میگه ولش کن نمیتونه فرار کنه پاهاش دست منه!
ادامه مطلب
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
به سایت بزرگ ترین وبلاگ تفریحی ایرانیان خوش آمدید
برای حمایت از ما در سایت عضو شوید
میتوانید این متن را از بخش ویرایش قالب خود ویرایش کنید
غضنفر و حیف نون لب رودخونه کله پاچه میشستن.
آب کله رو میبره.غضنفر برای کله علف تکون میده!
حیف نون بهش میگه ولش کن نمیتونه فرار کنه پاهاش دست منه!
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﯿﻮﻧﯽ :
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪِ . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
ﺣُﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
ﺑﻨﺰﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
ﮐِﻼﺱ ﻟﻐﻮ ﺷﺪ . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
ﻣﺪﺭﮐﻢُ ﮔﺮﻓﺘﻢ. ﺷﯿﺮﻧﯿﺶ؟ . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
ﯾﺎﺭﻭ 2 ﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﺎﺩ . ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ؟ . . . . . ﺑﺮﯾﻢ ﻗﻠﯿﻮﻥ
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
پدری به فرزندش گفت اگر مرا اذیت کنی توراعاق میکنم فرزند گفت پدرجان اگ توهم مرا اذیت کنی توراعوق میکنم پدرگفت عوق یعنی چه فرزندگفت عوق یعنی این که من بر درب خانه مردم آشغال میریزم تاهرکس ببیندبگوید لعنت برپدرکسی که دراین مکان آشغال ریخت
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
در راستای توصیف دماغ " یکی از رفیقا ی فابریک خودم" همینو بگم که یه بار رفتیم استخر باهم!
بنده خدا داشت کرال پشت شنا میکرد ملت فکر کردن کوسه داره میاد همگی مایو به دست فرار کردن..
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
خونمون مهمون اومد. وقتی درو باز کردم دخترشون قدش یکو نود بود.
وقتی کفششو دراورد یکو هفتادو پنج شد.
اومدتوی خونه گل سرش رو دراورد شد یکوپنجاه...
نگرانم کم کم محو بشه
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﻲ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎ (ﺕ) ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺴﺎﺯ
ﻣﯿﮕﻪ: ﺗﻮﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ
ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎ (ﮎ)
ﻣﯿﮕﻪ: ﮐﺎ کاﺗﻮﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ
ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎ (ﻭ)
ﻣﯿﮕﻪ: ﻭﻟﮏ ﺗﻮﺍﻧﺎﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ
ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎ (ﮒ)
ﻣﯿﮕﻪ: ﮔُﻮ ﻧﺨﻮﺭ ﺩﻳﮕـــﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻮﺩ
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
چندروز بعدازعروسی عروس وداماداختلاف پیداکردن وبینشان دعوای شدیدی درگرفت داماد گفت اگه تو منو دوست نداشتی ونمی خواستی با من زندگی کنی چرابله گفتی عروس گفت خیلی اشتباه میکنی اون موقع که من بله گفتم واسه این بودکه یکی پشت سرم گفت داماد مثل میمونه منم گفتم بله
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
دریک مسابقه کشتی که مخصوص گربه هابودیک گربه ضعیف ولاغرتمام حریفان خودرا شکست داده وبه مرحله فینال رسید درفینال هم همان گربه یک گربه بسیار قوی را شکست داده وقهرمان شد خبرنگاران دورگربه ی قهرمان راگرفتند وپرسیدندرمز قهرمانی شماچه بودگربه لاغردرپاسخ گفت بشوژه پدراعتیادمن ببرم
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 276
بازدید کل : 30477
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1